اعتراضات دانشجویی در سینمای ایران | از صریحترین فیلم سیاسی که خاتمی را نقد کرد تا جنجال ندا آقا سلطان و عذرخواهی کمیلی برای حضور پایان نامه!
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۴۴۶۲
همشهری آنلاین - وجیهه امیرخانی: امروز ۱۶ آذر، روز دانشجوست. روزی که سه دانشجو (مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی شریعترضوی) در سال ۱۳۳۲ و در حالی که ۴ ماه از کودتای ۲۸ مرداد میگذشت به بهانه اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا توسط نیروهای نظامی در دانشگاه تهران شهید شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«متولد ماه مهر» ساخته احمدرضا درویش یکی از معدود فیلمهای اعتراضی سینمای ایران است که در دوره اصلاحات و به طور دقیق همزمان با جنبشهای دانشجویی آن سالها ساخته شد. این فیلم که بستر اصلی داستان خود را با رابطه عاشقانه دو دانشجو به نام مهتاب (میترا حجار) و دانیال (محمدرضا فروتن) شروع میکند آن را بهانهای میکند برای تعریف آنچه به دلیل برخی سختگیری ها زمینه اعتراض در دانشگاهها را فراهم میکند.
درویش، علی رغم شعارزدگی این فیلم و اغراقهای گل درشتی که در داستان پردازی آن به خرج میدهد با لحن صریح، گزنده و تند آن بسیاری از اتفاقات جریان ساز آن سالها را در دانشگاه به تصویر میکشد و همین ویژگی است که «متولد ماه مهر» را اثری قابل تامل و ماندگار میکند. صراحت لهجه درویش تا آنجا پیش میرود که برای برخی صحنههای دانشگاه این فیلم به دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی میرود و و همانجا فیلمبرداری را انجام میدهد. این فیلم که در جشنواره هجدهم فیلم فجر به نمایش درآمد، میترا حجار را موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن کرد.
فیلم متولد ماه مهر اعتراض«اعتراض» اثر مهم مسعود کیمیایی عنوان فیلم دیگری با محوریت اعتراضهای دانشجویی که در بحبوحه اتفاقات سال ۱۳۷۸ در دانشگاه تهران، ساخته شد. این فیلم به تعبیری صریحترین فیلم سیاسی سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی است که در آن به راحتی از عناوین آدمهایی نظیر سید محمد خاتمی و عطاالله مهاجرانی که در زمان اکران فیلم بر مسند قدرت بودند نام برده شده و به نقد کشیده میشوند.
کیمیایی سالها بعد در مصاحبه با هفته نامه خبر گفته بود: «قبل از انقلاب هر اعتراضی مشخص و معین بود. سمت و سو داشت. موضعگیریات معلوم بود. در آن دوره گروهها و سازمانهای سیاسی، خطوط معین و مشخصی داشتند. وضعیت تو هم به عنوان معترض روشن بود. معلوم بود اعتراضت به کجاست. الان وضعیت فرق کرده، هر اعتراضی تبدیل به لاشه میشود، یک جسد بیجان میشود. از بس که بیسمت و سو است، تاثیر نمیگذارد. میگویند «دندان مار» فیلم خیلی خوبی است. من خودم اینطور فکر نمیکنم. دندان مار فیلم سرراست و یکدستی است ولی عقیده معین و مشخصی ندارد. فقط ساختارش آن را نجات داده. خودم فکر میکنم «اعتراض» بهتر از «دندان مار» است. حتی سرراستتر است از «دندان مار» چون من فقط یک بار شانس آوردم بدون اینکه به مشکل بربخورم، فیلم خودم را بسازم.».
کیمیایی در «اعتراض» جدای از تصاویر اغراق شده از آدمها و شعارزدگی که مختص او و جنس سینمای قهرمان پرور اوست بدون سانسور و ممیزی، رک و راست به سراغ محافل دانشجویی میرود و میزگردهایی را نشان میدهد که دختر و پسر دانشجو بیواهمه پای بحث و جدل نشسته، نقد میکنند نظر میدهند و سیاسیون به چالش میکشند. این فیلم را میتوان تنها فیلم اعتراضی سینمای ایران به شمار آورد که بدون فوت وقت و گذر زمان درباره وقایع خرداد ۷۸ روی پرده رفت و صحنه هایی از زد و خورد در دانشگاهها، ماموران را نشان میدهد.
اعتراض داستان خود را با یک قتل ناموسی شروع میکند. امیرعلی (دایوش ارجمند) که شریفه، نامزد برادرش رضا (محمدرضا فروتن) را به دلیل رابطه با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود... «اعتراض» درواقع به بهانه روایت ماجراجویانه از یک قتل ناموسی وارد وقایع سیاسی سال ۱۳۷۸ میشود و داستان خود را با حوادث سیاسی آن سال پیوند میزند. کیمیایی برای ساخت این فیلم شخصیت یوسف را که در ناآرامیهای دانشگاه بر اثر ضربات وارد آمده به سرش دچار اختلال روانی شده به پسرش پولاد کیمیایی سپرده است.
نمایی از فیلم اعتراض عصبانی نیستم«عصبانی نیستم!» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی رضا درمیشیان، فیلم دیگری است که در بستری عاشقانه به موضوع دانشجویان ستارهدار میپردازد. داستان اصلی این فیلم که به عنوان دومین اثر بلند درمیشیان مورد توجه منتقدان و اهالی سینما قرار گرفت درباره رابطه عاشقانه دانشجوی ممتازی به نام نوید (نوید محمدزاده) با دختری به نام ستاره است (باران کوثری) که از طرف پدرش تحت فشار است. نوید که به دلیل فعالیت های سیاسی از دانشگاه اخراج شده همه سعیش را میکند که در فضایی بدون تنش ستاره را از دست ندهد اما برخی اتفاقات خارج از اراده و اختیار رخ میدهد.
«من عصبانی نیستم» به دلیل ورود به ماجرای دانشجویان اخراجی و ستارهدار دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد برای اکران در جشنواره سی و دوم فیلم فجر گرفتار حواشی فراوانی شد و با اینکه قرار بود در شهریور ۱۳۹۳ روی پرده برود با اعتراض کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مجوز اکران آن لغو شد. پس از آن و در سال ۱۳۹۶ هم که قرار بر اکران آن گرفته شد پس از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) از نوبت اکران خارج شد. سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، این فیلم در حالی که ۲۱ دقیقه کوتاهتر از نسخه اصلی شد در اردیبهشت ۱۳۹۷ روانه سینماها شد.
نمایی از فیلم من عصبانی نیستم پایان نامه«پایاننامه» به کارگردانی حامد کلاهداری و تهیهکنندگی روحالله شمقدری یکی از جنجالیترین فیلمهای سینمای ایران است که یک سال پس از وقایع سال ۱۳۸۸ روی پرده رفت و فضای اجتماعی و سینمایی کشور را ملتهب کرد. این فیلم که با روایتی رسمی به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ میپردازد داستان زندگی ۴ دانشجو به نامهای ترانه (چکامه چمنماه)، آذر (بهاره افشاری)، کامی (هادی دیباجی) و روزبه (حامد کمیلی) را روایت میکند که میخواهند پایاننامهای را به استاد بهرامی (محمدرضا شریفینیا) تحویل دهند. سر از تشکیلاتی جاسوسی با اهداف براندازانه در میآورند...
«پایان نامه» جزو آن دسته از فیلمهای سینمای ایران است که چه در زمان اکران و چه پس از آن همچنان در سایه حواشی و جنجالهای فراوان باقی ماند. یکی از حاشیههای آن حضور لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان بود که سه ساعت بعد با اینکه این خبر از سوی این بازیگر تکذیب شد اما اعتراض مخالفان در شبکه اجتماعی فیسبوک تا آنجا پیش رفت که پیامهای تهدیدآمیزی را به سوی او روانه کرد.
این ماجراها سبب شد جواد شمقدری، معاون سینمایی وزیر ارشاد، در مورد این خبر توضیح بدهد. او گفت: فیلمنامه «پایاننامه» را خوانده و داستان آن هیچ ربطی به موضوع ندا آقاسلطان ندارد. در ادامه حواشی این فیلم انصراف بازیگرانی بود که در لیست اولیه کستینگ فیلم آمده بود اما خیلی زود خبر انصراف آنها منتشر شد.
امیر آقایی اولین بازیگری بود که به دلیل تغییر نسخه اولیه فیلمنامه از بازی در این فیلم انصراف داد. پس از او هانیه توسلی، سارا خویینیها، مازیار باقری، سعیده حمیدی، سروش حائری و علی نجفی از بازی در پایاننامه خودداری کردند.
یکی از دیگر حواشی مهم این فیلم عذرخواهی حامد کمیلی بازیگر این فیلم نیز در یک برنامه رادیویی با اجرای رضا رشیدپور بود. او که برای بازی کردن در این فیلم از مخاطبان برنامه عذرخواهی کرد پیشتر در برنامه هفت با اجرای فریدون جیرانی نیز عذرخواهی کرده بود.
تصاویر | رقابت دیدنی مسی و رونالدو در دنیای کاریکاتور | اثری غم انگیز از مارادونا | پله همچنان پیشتاز است | شاعر فوتبال کیست؟ نحوه برخورد با پلتفرمهای خاطی در پخش جام جهانی | برخی محتواهای موجود در پلتفرمها مورد تایید نیست ماجرای احترام نظامی به شهاب حسینی و خاطراتی از سریال «شوق پرواز» نمایی از فیلم پایان نامه کد خبر 726113 منبع: همشهری آنلاین برچسبها احمد رضا درویش مسعود کیمیایی محمدرضا فروتن کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: احمد رضا درویش مسعود کیمیایی محمدرضا فروتن کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۴۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نامه پدر پیوندکبد ایران به وزیر بهداشت دولت هاشمی بعد از بازنشستگی اجباری/شما به صندلی استادممتازی دانشگاه تهران نیاز نداشتید،آن صتدلی نیازمند شما بود
به گزارش خبرآنلاین، اخیرا دانشگاه علوم پزشکی تهران و 40 استاد دیگر رشته های مختلف پزشکی را بازنشسته و اخراج کرده است.
دکتر ملک زاده که در زمره این استادان است در نامه ای گلایه آمیز به این شیوه انتقاد کرد.
اینک پروفسور علی ملک حسینی در نامه ای خطاب به ملک زاده به این موضوع پرداخته است.
در این نامه که بیت مشهور "قدر زر زرگربداند ، قدرگوهر گوهری" آغاز شده آمده است:شنیدم که مسئولین محترم دانشگاه علوم پزشکی تهران شمارا به شکلی عجولانه و بی خبرانه بازنشسته کرده اند ،حقیقتش این خبر برایم بسیار نگران کننده و شوک آوربود
به خودم گفتم مگرفردی دلسوز تر وطن پرست تر ، باسواد تر وازهمه مهمتر خدمت گذارتر از ملک زاده درمیان استادان دانشگاهها وجود دارد که چنین تصمیم نسنجیده ای درموردش گرفته اند ؟ آیا این افراد از تلاش های صادقانه وخستگی ناپذیر شما درطول ۴۵ سال گذشته خبرندارند ونمی دانند که شما جزء استثنائی ترین افرادی بودید که باوجود کسب مقام اول ودومی پزشکی چه دردورهٔ دانشجوئی وچه در دورهٔ دستیاری دانشگاه پهلوی سابق ماندن درایران را به رفتن به غربِ وسوسه انگیز که خیلی ها آرزویش را داشتند ترجیح دادید؟ آیا این دوستان نمی دانندکه شما درروزهای سخت اول انقلاب داوطلبانه به عنوان سرپرست یک تیم جهادگر پزشکی درکرد ستان شلوغ ونا آرام خدمت کرده اید ونمی دانند که درسخت ترین شرایط جوان ترین رئیس دانشکدهٔ پزشکی وجوانترین رئیس دانشگاه شیراز بوده اید؟ آیا نمی دانند که شما بزرگ ترین کارتحقیقاتی تاریخ ایران را درناحیهٔ گلستان وترکمن صحرا انجام داده اید که از افتخارات کشور محسوب می شود وآیا اینان نمی دانند که شما درکارآموزش وپژوهش و تربیت متخصص وفوق تخصص و محقق چه کارهای منحصر به فردی کرده اید وباپشتکار وتلاشی ستودنی زیر زمین بیمارستان دکتر شریعتی را به بهترین بخش تحقیقاتی گوارش وکبد کشور تبدیل کرده اید؟ وچندین آیانمی دانند دیگر که نیازی به گفتنشان نمی بینم . در ادامه نامه دکتر ملک حسینی آمده است: جناب دکترملک زاده شما به این صندلی استادممتازی دانشگاه هیچ نیازی نداشتید ولی این صندلی به شما بسیار نیازمند است چون کسی لایق تر وسزاوارتر از شما برای تکیه زدن براین کرسی درکشور وجود ندارد . شما یک الگوی تمام عیار برای نسل جوان هستید که مهمترین بعد و وجههٔ این الگو ترجیح دادن کار وخدمت دروطن با وجود امکان کار در بهترین مراکز پزشکی دنیا می باشد بنده به عنوان فردی که در۴۳ سال گذشته شاهد خدمت بسیار دلسوزانه ، صادقانه و عالمانهٔ شما بوده ام از آن بیم دارم که چنین برخوردی سبب نا امیدی کسانی گردد که شما الگویشان بودید ومی خواستند دروطن بمانند . اما برادر عزیزم جناب دکتر ملک زاده باور کنید که من این تصمیم ناخوشایند را به فال نیک می گیرم زیرا خودت می دانی که بیش از ده سال است من و همکارانم دنبالت بودیم که مابقی عمر را بیائید شیراز وشما هم بارها قول داده بودید و نیامدید. لطفاً هرچه زودتر برگرد شیراز ، خودت می دانی که ما از همان اول هم مخالف رفتنت به تهران بودیم ، لطفاً برگرد تا جوانهای زیادی که مشتاق آمدنت هستند خوش حال شوند و ما هم به امید خداوند بتوانیم از تجربیات ذیقیمت شما برای گسترش بخش های تحقیقاتی پیوند کبد وگوارش استفاده کنیم. مهمتر این که دیگر لازم نیست راه طولانی تهران به بالاده را طی کنید و هروقت دلت گرفت می توانی خیلی راحت راهی کازرون و بالا ده شوی و باحضور بر تربت پاک پدر و مادرت که عشق به خاک وطن را در دلت کاشته اند .فاتحه ای بخوانی و روحشان را شادکنی و پس از آن هم مثل همیشه خیل بیماران روستائی را که منتظرت هستند معاینه ودرمان کنی .ما بی صبرانه منتظرت هستیم 23302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1888216